طرح ما، ایده پردازی امروز برای فردایی روشن

تماس با ما

بررسی وضعیت تولید و توزیع دارو

بررسی وضعیت تولید و توزیع دارو در کشور حاکی از آن است که به‌رغم اینکه بخش عمده‌ای از مصرف عددی داروهای موجود در داخل کشور تولید می‌شود معهذا ورود داروهای خارجی ارزبری و قیمت بسیار بالایی در آمارهای مربوط به خود اختصاص داده است، این بدین معنی است که تکنولوژی‌های نوین در صنعت داروسازی که امکان دستیابی به این دانش در کشور نهادینه نشده خطر بزرگی را برای استقلال دارویی کشور ایجاد می‌کند، از سوی دیگر عدم تناسب بین ارزش داروی تولید داخل و قیمت داروی خارجی منجر به ایجاد تورم در آمار ارزشی داروهای وارداتی شده است.

 ماحصل این شرایط موقعیت شکننده‌ای را برای نظام دارویی کشور رقم خواهد زد، چرا که در صورت حذف تولید داخل به‌دلیل شرایط فرسایشی رقابت داروهای داخلی و جایگزینی این بازار با داروهای خارجی فشار زایدالوصفی بر روی سیستم بهداشتی – درمانی کشور و بیماران ایجاد خواهد کرد.

مطالعات انجام شده بر روی آمار مصرف داروها طی 13 سال گذشته در 2 دوره مورد بررسی (از سال 1379 تا 1384 و از سال 1385 تا 1391) بیانگر آن است که تعداد داروهای مصرفی کشور از 2/16 میلیارد عدد به 5/33 میلیارد عدد رسیده است یعنی رشدی برابر

106 رصد را به همراه داشته است و به‌رغم این رشد، میزان میانگین نرخ رشد تولید دارو در داخل کشور برای دوره‌های مذکور 41 درصد کاهش داشته است. به این معنی که بازار دارو باید علاوه بر جبران این 41 درصد کاهش، نرخ رشد 106 درصدی مصرف بازار را نیز تامین کند.

 مروری بر سرانه دارو

سرانه ریالی دارو در سال‌های 1379 تا 1391

با مرور میزان فروش داروی تولیدی و وارداتی برای دوره‌های ذکر شده و بررسی نتایج می‌توان دریافت که:

 میانگین درصد نرخ رشد سرانه ریالی داروهای تولیدی در هر دو دوره مورد بررسی یکسان و برابر

 16 درصد است.

 میانگین درصد نرخ رشد سرانه ریالی داروهای وارداتی از دوره اول به دوره دوم 6 درصد کاهش داشته است؛ یعنی انحصار در واردات توسط شرکت‌های خاص اعمال شده است.

 میانگین درصد نرخ رشد سرانه ریالی داروی کشور(مجموع تولیدی و وارداتی) از دوره اول به دوره دوم 5 درصد کاهش داشته است.

 نرخ سرانه ریالی داروهای تولیدی از سال 1390 به 1391 رشد 22 درصدی داشته است.

 نرخ سرانه ریالی داروهای وارداتی از سال 1390 به 1391 رشد 82 درصدی داشته است.

 نرخ سرانه ریالی داروی کشور از سال 1390 به 1391 رشد 13 درصدی داشته است.

با توجه به کاهش سرانه مصرف دارو در تولیدات داخل در دو دوره مورد بررسی از 5درصد به 3درصد متاسفانه سرانه مصرف دارو در داروهای وارداتی از 4درصد به 17درصد افزایش یافته است.

با مقایسه سرانه‌های فروش ریالی و عددی داروهای تولید داخلی نسبت به جمعیت کشور در سال‌های 1390 و1391 می‌توان نتیجه‌گیری نمود که در سال 1391 به ازای هر نفر هزینه خرید داروهای تولید داخل به‌طور متوسط 17 درصد افزایش یافته است.

در سال 1391 نسبت به سال ماقبل آن به دلیل رکود در تولیدات داخلی نیاز دارو توسط داروهای وارداتی یا قاچاق تامین شده است.

به‌رغم کاهش مصرف سرانه 50 درصدی داروهای وارداتی در سال 1391 نسبت به سال 1390 به ازای هر نفر، سرانه هزینه خرید داروهای یاد شده فقط 5/7 درصد کاهش یافته است. به‌عبارتی ساده تر یعنی اینکه بیمار در این سال نسبت به سال ما قبل خود برای تامین فقط

 50 درصد نیاز دارویی خود باید تقریبا معادل کل مصرف سال قبل هزینه درمان پرداخت کند.

اگرچه نرخ رشد فروش ریالی شرکت‌های وارداتی در سال‌های اخیر (1390 و 1391) کاهشی است، اما باید در نظر داشت که این کاهش نرخ در نمودار فروش عددی به مراتب بیشتر است و همانگونه که مطرح شد سرانه ریالی این گروه دارویی به‌شدت در این سال‌ها افزایش یافته است  از جمله دلایل کاهش چشمگیر سرانه داروی تولیدی شرکت‌های تولیدکننده، افزایش تعداد شرکت‌های تولیدی بدون افزایشی چشمگیر در تولید کل، می‌باشد. باید در نظر داشت که سرانه تولید شرکت‌های دارویی در کشور با کاهشی شدید مواجه بوده و ادامه این روند باعث کاهش سود و ضرردهی شرکت‌ها شده که این امر باعث تعطیلی آنها در دوره‌های بعدی خواهد شد.

 

چالش‌ها و راهکارها:

 نظام قیمت‌گذاری دارو

با توجه به سیاست‌های اعمال شده در نظام دارویی کشور، تعداد شرکت‌های داروسازی به صورت تصاعدی رشد یافته که باعث شده علاوه بر اینکه هیچ یک از شرکت‌های تولید داخل سهم عمده‌ای در تولید داخل نداشته باشند، نتوانند از مزیت تولید در مقیاس بالا و بهره‌های ناشی از آن از جمله کاهش و مدیریت هزینه‌ها استفاده کنند. از طرفی به دلیل دخالت دولت درتعیین قیمت دارو بدون لحاظ نوسانات شدید قیمت‌های نهادهای تولید، شرکت‌های تولیدکننده با کاهش حاشیه سود مواجه گشته‌اند که در کل باعث کاهش بازدهی صنعت دارو شده است.

 فقدان استراتژی در نظام دارویی کشور

نبود یک استراتژی مدون و مشخص در نظام دارویی کشور، سمت وسوی این صنعت را با ابهام مواجه ساخته است. تدوین یک استراتژی و راهبرد جامع می‌تواند چشم انداز روشن و شفافی را برای این صنعت رقم زده و تا اندازه زیادی چالش‌های پیش روی این بخش را کاهش دهد. باید در نظر داشت که در تدوین برنامه‌های استراتژیک و منسجم در نظام دارویی کشور به صنعت دارو به عنوان یک زنجیره تامین گسترده نگاه شود، به نحوی که سیاست‌ها و برنامه‌ها به صورت یکپارچه برای تمامی حلقه‌های زنجیره تامین لحاظ گردند. تمرکز و پرداختن به مشکلات در یک بخش نه‌تنها مساله‌ای را حل نخواهد کرد، بلکه باعث انتقال آن به سایر حلقه‌های زنجیره تامین خواهد شد.

 احتکار و قاچاق دارو

زمانی که بازار دارویی دچار هرگونه التهاب و اضطراب نظیر کمبودهای دارویی می‌شود، حداقل یک سال طول می‌کشد تا آثار آن برطرف و دوباره وضعیت طبیعی شود. هنگامی که کمبود و نداشتن تعادل عرضه و تقاضا در بازار دارویی شکل می‌گیرد، پدیده احتکار دارو بیشتر می‌شود و شبکه‌های قاچاق فعال خواهند شد.» در حال حاضر پدیده قاچاق دوباره پا گرفته و نمونه‌های آن را در اطراف داروخانه‌های بزرگ مانند 13 ‌آبان و هلال‌احمر می‌توان دید که داروهای کمیاب به‌وسیله این شبکه‌ها مکیده می‌شود و با چند برابر قیمت واقعی به دست مشتری می‌رسد.

 دخالت‌های دولت و مالکیت دولتی

دخالت‌های بیش از حد دولت یکی از تهدیدهای نظام دارویی است که باعث سلب اعتماد سرمایه‌گذاران نظام دارویی شده است. همچنین واگذاری شرکت‌های دولتی به سازمان‌های وابسته به دولت باعث شده خصوصی‌سازی در عمل محقق نشود. در حال حاضر مالکیت بیش از 70درصد صنایع داروسازی در اختیار سازمان‌ها و نهادهای حقوقی وابسته به دولت و سایر ارگان‌ها است. عدم مشارکت سرمایه‌گذاران خارجی، نبود قانون حق مالکیت معنوی، وجود مراکز فوریتی تک نسخه‌ای، عدم ثبات در تصمیمات اقتصادی کشور، تحریم‌های بین‌المللی، عدم بازسازی صنعت داروسازی کشور از دیگر مشکلات نظام دارویی کشور در این حوزه است.

از آن جایی که دارو در دنیا به عنوان کالای استراژیک بوده، تولید دارو در داخل کشور از جمله استراتژی‌های کلان مملکتی محسوب می‌شود، لذا پرداختن به مشکلات تولیدی این کالا نیز از جمله اقدامات استراتژیک ‌باید فرض گردد. در این راستا ارگان‌های مختلف می‌بایست با تشکیل کمیته‌ها و کارگروه‌های فنی-تخصصی نخست به شناخت دقیق مشکلات و نارسایی‌های مربوطه اهتمام ورزیده و سپس جهت حل آن برنامه ریزی گردد.

اقتصاد دارو در ایران، با حجم کلی بیش از 5000 میلیارد تومان، حال و روز خوشی ندارد. ترکیب تحریم و سوء مدیریت داخلی وضع را به جایی رسانده که صنعت آن در شرف ورشکستگی بوده و نیازمندان آن در جست‌وجوی راهی برای کاهش هزینه‌های تحمیلی می‌باشند و اگر نتوان راهی مناسب برای برون‌رفت از این وضعیت نابسامان پیدا کرد باید بحران‌های جدی در این حوزه را پیش‌بینی نمود.

گرچه با رویکرد دولت جدید این امیدواری در جامعه ایجاد گردیده که با رفع تحریم‌های موجود و احیا تولید دارو در داخل کشور هزینه‌های درمان در آینده متناسب با شرایط اقتصادی بیماران تعریف شود.

منابع

آمارنامه رسمی دارویی کشور

مرکز اطلاعات و آمار ایران

طــرح مـا

تحلیلی بر وضعیت شرکت های دارویی

هر چند که پذیرش مسئولیت‌های اجرائی در کشور ما با مشکلات زیادی روبرو است ولی حداقل این مزیت را دارد که مسئولین در این کشور الزامی به پاسخگوئی ندارند و هیچگاه بدلیل حرف‌ها و اقداماتشان بازخواست نمی‌شوند. اگرچه هر چند وقت یکبار روزنامه‌ها خبرهائی مبنی بر بازداشت و یا محاکمه مقامات اجرائی قبلی و یا فعلی دولت‌های سایر کشور‌ها بدلیل سوء استفاده از قدرت و یا سهل انگاری در انجام وظایف حرفه‌ای منتشر می‌کنند ولی نگارنده تاکنون بروز چنین اتفاقی را در ایران به یاد نمی‌آورد. البته مسائل و گرایشات سیاسی در این مورد استثناء هستند.

 از حاشیه‌های امنیت ایجاد شده برای مسئولین کشوری در این راستا می‌توان به آزادی مطلق آن‌ها در اعلام اطلاعات و آمار بدون سند نام برد. این روز‌ها دیگر گوشمان پر شده است از مصاحبه‌ها و سخنرانی هائی که ما را در جایگاه اولین‌ها، بزرگ‌ترین‌ها و بر‌ترین‌ها در بسیاری از زمینه‌ها در دنیا قرار می‌دهد و هیچکس هم نیست که بپرسد این آمار و اطلاعات از چه منبع معتبری استخراج شده است. درست مثل آن بنده خدائی که می‌گفت او در مرکز زمین ایستاده است و در جواب دیگران که از او مدرک می‌خواستند می‌گفت اگر قبول ندارید متر بردارید و اندازه بگیرید.

 بررسی اجمالی مصاحبه‌های مسئولین داروئی کشور طی ۳ دهه گذشته نشان می‌دهد که همواره بیش از ۹۵-۹۷ درصد از داروهای مورد مصرف در کشور توسط صنعت داروسازی داخلی تولید می‌شود. صد البته از این آمار همواره بعنوان یکی از افتخارات نظام سلامت و بخش دارو یاد شده است. البته برای بیمارانی که سروکارشان به داروخانه‌ها می‌افتد و در میان کیسه پلاستیک حاوی داروهای خود چشمشان به جمال داروهای خارجی می‌افتاد این سوال مطرح می‌شود که چگونه است که کشوری بیش از ۹۵% داروهای مصرفی خودش را تولید می‌کند همچنان درمان بیمارانش تا این حد به داروهای وارداتی وابسته است. البته طی سالهای اخیر مسئولین سعی کرده‌اند در نقل قول این آمار دقت بیشتری می‌کنند و به دنبال عدد ۹۵ درصد ذکر می‌کنند که منظور از این آمار میزان عددی مصرف دارو‌ها است. یعنی ۹۵ درصد تعداد! داروهای مصرف شده در بازار داروئی کشور در داخل تولید می‌شود. البته این هم از آن ابداعاتی است که فقط در کشور ما می‌توان نمونه‌اش را یافت.

 اگرچه در دنیا آمارهای متفاوتی از مصرف دارو‌ها بر مبنای دسته‌های داروئی، میزان مصرف بر مبنای مقدار مصرف دارو‌ها (DDD) و یا بر مبنای ارزش اقتصادی بازار وجود دارد اما معلوم نیست این مقایسه مصرف بر مبنای تعداد عددی در ایران ابداع چه کسی بوده است. واقعا چگونه می‌توان یک عدد قرص استامینوفن، یک شیشه سوسپانسیون آموکسی سیلین، یک قوطی اسپری بکلومتازون و یک آمپول اینترفرون را یک عدد دارو فرض کرد و آن‌ها را با هم جمع زد و بعد نتیجه گرفت که ۹۷ درصد این تعداد در داخل کشور تولید می‌شود. خدا را شکر که چند سال قبل معاون سابق غذا و دارو وزارت بهداشت در مقاله‌ای در یک مجله علمی (Iranian J Public Health ۲۰۰۹) با استناد به اعداد و ارقام اعلام کرده‌اند که سهم داروهای ایرانی در بازار داروئی کشور از ۸۲. ۲% در سال ۲۰۰۱ به ۶۶. ۴% در سال ۲۰۰۸ کاهش یافته است و البته این عدد در سال ۱۳۹۰ به کمتر از ۵۵% درصد کاهش یافته است.

 متاسفانه باید اذعان نمود که علیرغم موفقیت‌های قابل توجه صنعت داروسازی در کشور در تامین نیازهای نظام سلامت کشور بخصوص در دوران ۸ ساله جنگ و یک دهه اخیر، بدلیل عدم سرمایه گذاری مناسب در این صنعت سهم داروهای وارداتی در سبد داروئی نظام سلامت هر روز روبه افزایش بوده است. بنده واقعا امیدوارم دفعه بعد که مسئولی همچنان ادعا کرد ۹۷ درصد داروهای بازار داروئی کشور در داخل تولید می‌شود خبرنگار با شهامتی پیدا شود و از او بپرسد که این عدد را از داخل کدام قوطی عطاری در آورده است.

 با تاسف باید اعلام کنم که ما تنها کشور دنیا هستیم که مدیران داروئی و غیرداروئی برای اطلاع رسانی به مردم سهم عددی! تولیدات داروئی کشور را در مقایسه با کل داروهای مصرفی به عنوان شاخص خودکفائی داروئی در کشور به خورد مردم می‌دهند. ما نه تنها ۹۷% از بازار داروئی حدود ۴ میلیارد دلاریی داروئی را در داخل کشور تولید نمی‌کنیم بلکه سهم حدود ۵۵% تولیدات داروئی داخل کشور (که آنهم به شدت به واردات مواد اولیه از خارج از کشور وابسته است) از بازار داروئی کشور به شدت روبه نزول است و با روندی نزولی هر ساله کاهش می‌یابد. به همین علت هم است که امروزه با بهم ریخته شدن مکانیسم‌های واردات دارو‌ها چه بصورت ماده اولیه و یا محصول نهائی فریاد همه از کمبودهای داروئی به آسمان بلند شده است. اگر واقعا بازار داروئی کشور ما تا ۹۷ درصد توسط صنایع داخلی تامین می‌شد چرا باید به این وضع بیافتیم.

طــرح مـا

هوای حوصله ابریست


آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد

کاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد

تیر دیوانه شد و مرداد هم از شهر رفت

از غمت شهریور ِ بیچاره حلق آویز شد

مهر با بی مهری و نامهربانی میرسد

مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد

بی تو یک پاییز ابرم، نم نمِ باران کجاست؟

بی تو حتّی فکر باران هم خیال انگیز شد

کاش میشد رفت و گم شد در دل پاییز سرد

بوی باران را تنفّس کرد و عطر آمیز شد

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد

۲ نظر
طــرح مـا

روزهای سرد شهر

حالا در این پاییز و روزهای سرد، شهر من، جان تازه گرفته، فرصتی در کنار یک فنجان چای داغ  مهیا شده تا اندیشه را تبدیل به کلمه کنم و بنویسم.

....

و فرصتی شده تا با نسیمی که ازلای پنجره نیمه باز می آمد، ریه هایمان را پر از اکسیژن+ اسانس کاج کنیم.  که در این شهر غنیمت است.

تا وقتی این هوای لعتنی دوباره دچار اینورژن نشده، که در آنصورت  اصلا نمی فهمیم کی صبح شد و کی شب!بس که آسمان برخلاف دل مردم یکرنگ شده.....خاکستری.....و رنگ عوض نمی کند.

غرور آن کوه مادر مرده زیر پای گرد و غباری که روی شانه اش است، له شده و قمری و بلبل که فکر می کنم تلف شده اند. دیگر!فعلا کلاغ ها وظیفه خطیر آنها را به دوش می کشند.ولی آنقدر ناکوک می خوانند که خواب شیرین از سر آدم می پرد.دیروز ساعت شش صبح، از خواب بیدار شده بود و قارقار می کرد! مبادا  که مرغ تسبیح گو باشد و او خاموش!

رسانه ها قسم می خورند که کار،کار بنزین های ساخت وطن نیست.آنقدر روی این قضیه پیله می کنند که آدم شک می کند!اگرچه سالهاست که گوش و چشممان یاد گرفته اند که فقط بشنوند و ببینند.....در تأکید یا تکذیب چیزی دخالت نکنند....مغز کار خودش را خوب بلد شده....اتوماتیک وار به هر پیامی که توسط اعصاب بینایی و شنوایی آورده می شود شک می کند!

خدا کند همین طور باشد که اینها می گویند.چه کسی دوست دارد کشورش پیشرفت نکند؟چه کسی دوست دارد فرمول یک بنزین غیر آلاینده در اختیار کارخانه های کشورش نباشد؟

کار بنزینِ made in Iran!  است.  آآآآیا ؟؟؟

اگر هوای فلان دهات کوره یکی از بلاد کفر،به چنین روزگاری دچار می شد آقایان هزارتا راه حل ارائه می دادند و شب و روز توی اخبار،کری می خواندند. ولی حالا همه شان لال مونی گرفته اند انگار.

حیف که "ببخشید اشتباه کردیم"و "معذرت می خواهیم" در قاموس سیاست مداران کشور من نیست.اگر بود، اگر راستش را به مردم می گفتند و مثل آدم خواهش می کردند تا وقتی که یک خاکی توی سرمان نریخته ایم ماشین هایتان را به جز اضطرار بیرون نیاورید؛به خدا ۷۰-۸۰ درصد مردم گوش می دادند به حرفشان.

حیف، حیف که در قاموس سیاست مداران کشور من این معصومیت، از دست رفته است و این طفل معصوم ها دارند از دست می روند.....

این قمری ها و بلبل های شهر من.....

این زنان و مردان و بچه های کشور من....

این کشوری که قرار است برای بچه من باشد و بچه های هم سن و سال بچه من....

طــرح مـا

آدم حلال‌زاده (پاره‌ی نخست)


سخنی از این داستان: «آدم حلال‌زاده سر صحبتش می‌رسه.»
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
«آنچه در زیر خواهید خواند، چیزهایی است که یکی از دوستان من، درباره‌ی من، به یکی دیگر از دوستانم گفته است. دوستان شما هم درباره‌ی شما همین چیزها را به هم می‌گویند. شما خوانندگان هم همین چیزها یا چیزهایی نظیر همین‌ها را درباره‌ دوستان‌تان می‌گویید.»
نباید پا رو حق گذاشت، واقعاً آدم نازنینیه ولی...، نمی‌دونم چه‌طور بگم...، مثل اینکه یه خورده خودخواهه...، مگه نه؟... نه خیال کنی که دارم بدگویی‌شو می‌کنم...، ابداً چنین چیزی نیست...، ولی چه میشه کرد؟... از منفعت خودش- و تو به قیمت ضرر دیگرون هم باشه- نمی‌گذره... می‌دونی من از چی بدم میاد؟... از تظاهر... از اینکه آدم خودشو به خوش‌قلبی و نوع‌دوستی بزنه، اونوخ زیر زیرکی همه‌ش در فکر خودش باشه... وگرنه واقعاً آدم خوش‌قلبیه...، بله...، درسته...، واقعاً نویسنده‌ی خوبیه... نوشته‌هاش یکی از یکی بهتره، ولی چه فایده؟... چیزی که می‌نویسه چی هست؟... دلقک‌بازی که نویسندگی نمی‌شه...، هر بچه مکتبی هم می‌تونه از این شِر و وِرها سر هم کنه...، حرفامو بد تعبیر نکنی!... من واقعاً دوستش دارم...، اصلاً آدم نازنینیه...
قولش قوله... از اونایی نیست که زیر قولش بزنه...، خلاصه اینکه آدم قابل اعتمادیه...، ولی...، نمی‌دونم چه‌طوری بگم... حساب و کتابش درست نیست... فقط به درد این می‌خوره که بشینی و باهاش گپ بزنی و خوش‌وبش کنی... ولی خدا نکنه بهش قرض بدی... همچین که تیغت زد میره و دیگه پیداش نمی‌شه... آخه شرافت هم خوب چیزیه!... گل گفتن و گل شنیدن به جای خود، اول آدم باید پابند شرافتش باشه...
آدم دست‌ودل وازییه...، تا بخوای لوطیه... از این بابت واقعاً می‌شه گفت لنگه نداره...، ولی بذل و بخشش‌اش هم از رو حسابه... اگه بهت یه دونه زیتون بده، بدون که می‌خواد یه حلب روغن زیتون سرکیسه‌ت کنه... اگه لوطی‌گری اینه که...، نه خیال کنی... من واقعاً بهش خیلی علاقه دارم... اصلاً اگه بهش علاقه نداشتم چی کار داشتم که این حرف‌ها رو بزنم... مگه نه؟... خسیس نیست...، پول خرج‌کنه... برای رفیقش از جونش هم مضایقه نداره...، ولی اگه دقت کرده باشی، همه‌ی این‌ها به‌خاطر نفع شخصی خودشه...

ادامه دارد ...

طــرح مـا