طرح ما، ایده پردازی امروز برای فردایی روشن

تماس با ما

۱۷ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

طــرح مـا
وعده دیدار پنج شنبه 28 آبان«کتاب گردی»

وعده دیدار پنج شنبه 28 آبان«کتاب گردی»

با طرح پیشنهادی احمد مسجدجامعی عضو شورای اسلامی شهر تهران از سال پیش در آخرین روز هفته کتاب طرح «کتاب گردی» برگزار شد. امسال نیز این طرح اجرا می شود. از همه شما اهل قلم و دوستان عزیز دعوت می شود، تا روز پنجشنبه ۲۸ آبان و آخرین روز هفته کتاب در طرح «کتاب گردی» شرکت داشته باشید و به کتابفروشی ها رفته، کتاب خریداری کنید و از نزدیک با نویسنده ها صحبت کنید.

کتابگردی

به همین منظور جمعی از استادان و نویسندگان مطرح کشور از جمله دکتر رضا داوری اردکانی، استاد فلسفه، دکتر احمد احمدی، استاد دانشگاه ، دکتر ناصر تکمیل همایون، جامعه شناس و تاریخ نگار، دکتر محمود سریع القلم، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه توسعه و علوم سیاسی اعلام کرده اند که پنجشنبه 28 آبان به کتاب فروشی ها رفته و کتاب می خرند.

همچنین بهاره رهنا، لوریس چکناواریان، سالار عقیلی، امین تارخ و حجت اله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی نیز از جمله هنرمندان سرشناسی هستند که فردا کنار مردم به کتاب فروشی ها خواهند رفت.


محمدهادی کریمی، روان پزشک و فیلمساز اعلام کرد: فردا از ساعت 11 تا 17 در شهر کتاب مرکزی خواهد بود.

محمد کیا سالار، ترانه سرا  فردا از ساعت 17 تا 19 در نشر ثالث حضور دارند.

زویا طاووسیان، نویسنده کتابهای ((لطفا اینجا را امضا کنید)) و ((ندای درون)) از ساعت 10 الی 12 در شهر کتاب مرکزی در کنار شما عزیزان خواهند بود.


بیایید همه با هم کمک کنیم تا دوباره کتابخوان شویم و رونق به کتابفروشی ها بازگردد.

وعده دیدار،  پنج شنبه 28 آبان 94 در کتابفروشی ها

۱ نظر
طــرح مـا
طــرح مـا
حقیقت تلخ است

حقیقت تلخ است

چرا انواع فسادهای اقتصادی کوچک و بزرگ، زیاد می شود؟ چرا هیچ کس از وضع موجودش راضی نیست و حس می کند هرچه می دود باز به بهشت آرزوهایش نمی رسد؟

{این مطلب در روزنامه همشهری مورخ 19 آبان 94 منتشر شد.}

{ممنون از سید مهدی عزبز}(سیدی)

بیشتر از آنکه فقر مهم باشد، احساس محرومیت مهم است و بیشتر از آنکه در جامعه ثروت مسأله آفرین باشد، نمایش ثروت خطرآفرین است. اگر این حرف را بپذیرید، آن وقت است که می توانید بسیاری از معضلات جامعه امروز را درک و تفسیر کنید. چرا رشوه دادن رایج می شود؟ چرا نزول خواری فراوان می شود؟ چرا انواع فسادهای اقتصادی کوچک و بزرگ، زیاد می شود؟ چرا هیچ کس از وضع موجودش راضی نیست و حس می کند هرچه می دود باز به بهشت آرزوهایش نمی رسد؟ 

به این فرمول علمی توجه کنید: یکی از اصلی ترین دلایل فساد اقتصادی در جوامع، فاصله زیاد بین خواسته ها و نیازهای مردم با امکانات تحقق این نیازهاست. 

ممکن است خیلی ها در سطح درآمدی پایینی باشند اما یاد گرفته باشند هیچ وقت باحسرت به بالادست خود نگاه نکنند و درگیر این جمله خطرناک نشوند که مگر چه چیز من از بقیه کمتر است؟ البته آدم ها باید بکوشند روز به روز وضعیت خود را ارتقاء داده و با کار و تلاش به زندگی شان در بعد مادی و معنوی رونق بدهند. اما بحران آنجاست که ثروتمندان جامعه دست به بازی خطرناکی می زنند با عنوان نمایش پولداری! کم کم پول دار بودن برای عده ای نوعی شخصیت اجتماعی محسوب می شود. وقتی پول دارها با ماشین های چندصد میلیونی در خیابان ها مانور تجمل بدهند، وقتی آنها میلیون ها تومان خرج نمای ساختمان و دکوراسیون منزلشان کنند، وقتی آن ها ساعت های مچی چند میلیونی و موبایل های زر نشان خود را مدام در چشم فقرا بکوبند، آن وقت است که آب از دهان جوان کم سن و سال جویای کار راه می افتد که مگر من چه چیزم از بچه پول دارها کمتر است؟ پس تصمیم می گیرد تمام پول هایش را جمع کرده و فقراتی هم مقروض شود تا بتواند در پاساژهای برند پرسه زده و تیشرت و شلوارهای چندصد هزارتومانی به تن کند تا در این رقابت برای خود جایی دست و پا کند


این چنین است که وقتی حجم نیازها بزرگتر از امکان ارضاء نیازها باشد در نتیجه انحراف ایجاد می شود. از این جهت جامعه شناسان می گویند احساس نابرابری مهم تر از خود نابرابری است. این احساس است که انواع و اقسام ناهنجاری ها را می آفریند و هیچ پلیس و دادگاه و بازرسی نمی تواند از حجم آن بکاهد. چون دره عمیقی ایجاد شده که همه را می بلعد. حواسمان به این دره عمیقی که روبرویمان ایجاد شده، باشد!

طــرح مـا

آخرین درس عمو فیتیله ها

  

 چند روزی است از ماجرای عمو فیتیله ها می گذرد. همون سه عموی دوست داشتنی که بیش از بیست ساله که برای ساختن دنیای زیبای کودکی عجب نقشی بازی کرده اند. با تمام سختیها و مشکلات زندگی بزرگترها که شک نکنید برای این عزیزان هم وجود دارد، ولی دنیای زیبا و معصومانه کودکی را انتخاب کرده اند برای بازی در این دنیا.


 حداقل یکبار هم شده تبسم و لحظه ای شاد برای تک تک ما به ارمغان آورده اند.

تو دنیای بزرگترها خیلی سخته بی درد بمانی. زندگی بزرگتها خیلی درد دارد. همه ما طعم تلخ این درد را چشیده ایم.

من اصلا به این برنامه کاری ندارم چرا که کسانی متوجه مشقت تولید محتوا می شوند که دستی بر آتش داشته باشند. قصد دارم این مسئله را از منظر دیگری نگاه کنیم. به نظر شما آیا در دنیای بزرگترها به این راحتی اشتباه خود را قبول می کنند؟.

و از همه مهمتر به این راحتی و صراحت عذرخواهی می کنند. آخرین درس عمو فیتیله ها برای ما چیست؟

 این نکته قابل توجه و تحسین برانگیز این عموهای دوست داشتنی است و درس مهم و بزرگی اول برای ما بزرگترها و بعد درس زندگی برای کودکانمان می باشد. اول اینکه اشتباه خود را بپذیریم و دوم اینکه با شجاعت و صریح و به عنوان مسئول کار عذرخواهی کنیم. که از ارزشهای والای انسانی می باشد.


در زیر فقط به چند اظهارنظردر این مورد ملاحظه نمایید.

 راستى در پشت پرده این حرکتهاى جاهلانه و خائنانه ، چه عناصر منحرف و موذیى و نفوذى وجود دارند ، که براحتى ودر کمال جرأت ، برخلاف سیاستها و خط 

قرمزهاى نظام مقدس جمهورى اسلامى و آموزه هاى مسلم آیین نبوى(ص) ، اهانت به اقوام بویژه قوم آذرى و زبان وادبیات ترکى را جزو برنامه هاى همیشگى شان قرار داده اند!؟

کدام عنصر منحرف و خائنى ، وحدت ، همدلى و یکپارچگى ملت فهیم و رشید ایران را نشانه گرفته؟

کدام فکر پلید و دست ناپاکى با انگیزه هاى ضد عقلانى و ضدانسانى و نژادپرستانه ، در هر فرصتى درصدد تحقیر و تخریب مردم آذربایجان و فرهنگ و تمدن ترکى است!؟

مردم اجازه نمی دهند فرصت طلبان و دشمنان قسم خورده این مرز و بوم در این مقطع حساس که کشور در حال عبور از بحران های بین المللی و آماده شدن برای 

جهش اقتصادی است، از چنین بی تدبیری هایی با نام هنر در شکستن اتحاد ملت مسلمان ایران بهره برداری کنند.

حالا که برنامه تلویزیونی فیتیله به سرافرازان ایران اسلامی ، مردم آذربایجان انقلابی توهین کرده و با احساسات مردم بازی کرده است . مطمئن باش به عنوان نماینده

 ملت فیتیله ات را پایین می کشم تا اینکه صدا و سیما رسما از ملت غیور آذربایجان عذرخواهی نماید.


و . . . { یعنی اینقدر سیاست زده ایم ما }  که همه چیزو بهم 

می دوزیم فقط منتظر . . . .  بماند.!!! 


حال سوال اینجاست این بزرگترها تا به حال هیچ اشتباهی در حیطه کاری خود مرتکب نشده اند. آیا قبول دارند ! آیا تا به حال جرات معذرت خواهی داشته اند.

قضاوت خیلی سخت است. و  تهمت زدن خیلی راحت  . . . 

۲ نظر
طــرح مـا

روز ملی کیفیت

دیروز هجدم آبان به عنوان روز ملی کیفیت نامگذاری شده است.  به همین منظور مطلبی نوشتم ولی یک روز بعد . تا به کسی و چیزی بر نخورد.!!!

کیفیت زندگی

با نگاهی به اطراف خود متوجه می شویم که چقدر از کیفیت در همه چیز دوریم و فقط کیفیت را قاب کرده ایم و نمادی از افتخاراتمان شده است و بس.

واقعا ما زندگی می کنیم یا . . . . فقط زنده ایم که باشیم. برای زنده بودن به هر قیمتی چقدر دست و پا می زنیم. پس لذت زندگی در اوج انسانیت چه می شود.(در همان کتابها و متنهای ادبی ... بماند!) با یک نگاه دقیقتر به خود و اطرافیانمان متوجه می شویم چقدر کیفیت زندگی پایین آمده است. کیفیت زندگی کلان مسئله است و شامل تمامی مواردی که به انسان و جامعه آن مربوط می شود قابل تعمیم است. و این درد ناک و رقت انگیز است. مطلب زیر را بخوانید تا متوجه منظورم شوید.

. . . . . . . . . .

چند روز پیش در شبکه های اجتماعی تصویری دست به دست شد که درآن فردی از طریق ماتحت خود رنگ را روی بوم نقاشی می پاشید( اسپری می کرد) و به زعم خود اثر هنری خلق می کرد!!!!  (البته به اعتقاد من هنر، جایگاه بسیار والا ولی فراموش و خاموش در زندگیمان دارد و به خاطر اهمیت هنر و در دفاع از آن  این موضوع را مطرح کردم.)

آیا اینست عاقبت هنر و هنرمند که ماتحتش ابزار هنر باشد. افسوس و هزار افسوس که انسان به کجا می رود؟

ابتدا بفهمیم کیفیت یعنی چه ؟ چرا که تا درک درستی از مفهوم کیفیت نباشد نمی توانیم درست هم تصمیم گیری کنیم.

تعریف کیفیت :

کیفیت به معنای کار درست را بار اول صحیح انجام دادن و بارهای بعد بهتر از بار اول انجام دادن است.‌

تعریف فوق متضمن تصمیم‌گیری کیفی ‌است.‌ زیرا‌ بسیاری از‌کارها‌ هستند‌که ‌انجام می‌گیرند‌ ولی آن کارها‌ در‌ راستای ارزش ها  و‌ دستیابی به‌هدف یا‌ آرمان مشترک ترسیم شده، ‌نیست. بنابراین کیفیت به معنای دستیابی به ‌استانداردهای ‌از‌ پیش‌ تعیین ‌شده است.‌ با‌توجه به این تعریف ابتدا‌ استانداردهای ‌ارایه ‌خدمت مشخص شده و ‌سپس ‌فعالیت‌ها ‌در‌جهت دستیابی به این استانداردها ‌انجام می شود‌ و‌ استانداردها‌ را ‌برای داده‌ها (شامل ‌منابع و مواد اولیه، ،‌نیروی انسانی،‌ تجهیزات، ‌فضا،‌ پول و...)‌و‌ فرآیندها‌ در‌نظر‌ می گیرند.


حالِ ما کجاست و حالِ کیفیت کجا؟

آیا کیفش کوک است. کیفیت را می گویم.

لااقل هرچند وقت ، غبار از روی قاب خوش تراش و متن رنگ و رو رفته کیفیت برداریم. و جویای حال جناب کیفیت شویم.

۳ نظر
طــرح مـا

طپش

طــرح مـا