چرا انواع فسادهای اقتصادی کوچک و بزرگ، زیاد می شود؟ چرا هیچ کس از وضع موجودش راضی نیست و حس می کند هرچه می دود باز به بهشت آرزوهایش نمی رسد؟

{این مطلب در روزنامه همشهری مورخ 19 آبان 94 منتشر شد.}

{ممنون از سید مهدی عزبز}(سیدی)

بیشتر از آنکه فقر مهم باشد، احساس محرومیت مهم است و بیشتر از آنکه در جامعه ثروت مسأله آفرین باشد، نمایش ثروت خطرآفرین است. اگر این حرف را بپذیرید، آن وقت است که می توانید بسیاری از معضلات جامعه امروز را درک و تفسیر کنید. چرا رشوه دادن رایج می شود؟ چرا نزول خواری فراوان می شود؟ چرا انواع فسادهای اقتصادی کوچک و بزرگ، زیاد می شود؟ چرا هیچ کس از وضع موجودش راضی نیست و حس می کند هرچه می دود باز به بهشت آرزوهایش نمی رسد؟ 

به این فرمول علمی توجه کنید: یکی از اصلی ترین دلایل فساد اقتصادی در جوامع، فاصله زیاد بین خواسته ها و نیازهای مردم با امکانات تحقق این نیازهاست. 

ممکن است خیلی ها در سطح درآمدی پایینی باشند اما یاد گرفته باشند هیچ وقت باحسرت به بالادست خود نگاه نکنند و درگیر این جمله خطرناک نشوند که مگر چه چیز من از بقیه کمتر است؟ البته آدم ها باید بکوشند روز به روز وضعیت خود را ارتقاء داده و با کار و تلاش به زندگی شان در بعد مادی و معنوی رونق بدهند. اما بحران آنجاست که ثروتمندان جامعه دست به بازی خطرناکی می زنند با عنوان نمایش پولداری! کم کم پول دار بودن برای عده ای نوعی شخصیت اجتماعی محسوب می شود. وقتی پول دارها با ماشین های چندصد میلیونی در خیابان ها مانور تجمل بدهند، وقتی آنها میلیون ها تومان خرج نمای ساختمان و دکوراسیون منزلشان کنند، وقتی آن ها ساعت های مچی چند میلیونی و موبایل های زر نشان خود را مدام در چشم فقرا بکوبند، آن وقت است که آب از دهان جوان کم سن و سال جویای کار راه می افتد که مگر من چه چیزم از بچه پول دارها کمتر است؟ پس تصمیم می گیرد تمام پول هایش را جمع کرده و فقراتی هم مقروض شود تا بتواند در پاساژهای برند پرسه زده و تیشرت و شلوارهای چندصد هزارتومانی به تن کند تا در این رقابت برای خود جایی دست و پا کند


این چنین است که وقتی حجم نیازها بزرگتر از امکان ارضاء نیازها باشد در نتیجه انحراف ایجاد می شود. از این جهت جامعه شناسان می گویند احساس نابرابری مهم تر از خود نابرابری است. این احساس است که انواع و اقسام ناهنجاری ها را می آفریند و هیچ پلیس و دادگاه و بازرسی نمی تواند از حجم آن بکاهد. چون دره عمیقی ایجاد شده که همه را می بلعد. حواسمان به این دره عمیقی که روبرویمان ایجاد شده، باشد!