صبح شده و من دیشب برای کلنجارهای بیخودی و کاهش درد ناشی از پرداخت پولی که برای دانلود یک مقالهی اشتباه پرداخت کردم، بیش از ۱۰۰ صفحه مقاله را مرور کردهام. لباسم را میپوشم و به محل کارم میروم و در راه حسرت میخورم:
اینکه کاش کسی ما را وادار میکرد به جای بحثهای بیهودهی «برابری و نابرابری زنان و مردان»، «انتخاب روز مناسب برای روز زن و مادر»، به جای بحث کردنهای بیهوده روی فیس.بوک و شبکههای مجازی که ما میفهمیم و شما نمی فهمید، به جای خواندن کتابهای مزخرف کلاسیک در تایید اینکه زنان هرگز نمی توانند ماشین را به خوبی مردها پارک کنند و مردها هرگز نمیتوانند جوراب خود را به سرعت زنها پیدا کنند، کمی بیشتر در این حوزه مطالعه کنیم.
کاش به ما در مورد روش صحیح تحلیل کردن و فکر کردن، چیزهای بیشتری آموخته بودند. و اینهمه کلنجارهای بیخودی نداشتیم.
کاش به جای آن معدود ساعتهایی هم که در دوران کارشناسی ارشد سر کلاس رفتم، در کتابخانهی دانشگاه، از مقالههای رایگان Elsevier استفاده میکردم. اگر چه از مقالههایی که آن زمان فراوان و رایگان خواندم، چیزی در خاطرم نمانده است…