در این ویدئو یک دقیقهای میتوانید خلاقیت بسیار بالای اتاق فکر تبلیغات شرکت هوندا رو ببینید. هوندا برای معرفی مدل CRV خودش چنین تبلیغ جذابی رو تهیه کرده:
کانسپت خیلی خوبی است. همه چیز اونجور که به نظر میرسه نیست!
در این ویدئو یک دقیقهای میتوانید خلاقیت بسیار بالای اتاق فکر تبلیغات شرکت هوندا رو ببینید. هوندا برای معرفی مدل CRV خودش چنین تبلیغ جذابی رو تهیه کرده:
کانسپت خیلی خوبی است. همه چیز اونجور که به نظر میرسه نیست!
پشت چراغ قرمز میدان صنعت، به دو بیلبورد بانک گردشگری و بانک ملت نگاه میکنم، یکی به جای درختان بریده خطهای بلند و کوتاه وای فای را نشان میدهد که به همین سادگی کمتر کاغذ مصرف میکنند، دیگری با دسته چک، ترومپت درست کرده و آهنگ پخش میکند که بگوید صدای اعتبارش از روی بیلبورد شنیده میشود.
نمیدانم از دید تبلیغات هر کدام
از این طراحی ها قرار است چه پیامی را به مخاطب برساند و چه نقطه تمایزی از بانک را
نشان بدهد که نهایتا باعث ایجاد تصویری خاص در ذهن مخاطب بشود و یا چند قدم جلوتر،
او را به سمت رضایت از انتخاب بانکش و یا حتی تغییر به سمت بانک دیگری ببرد؟
آیا مخاطب این بیلبورد ها، مشتری های
حقیقی بانکها هستند؟ در مقام یک کارمند حقوق بگیر که بانک مرا، مدیر عامل و مدیر
مالی شرکت متبوعم تعیین میکند!
بعنوان صاحب کارگاه، مغازه و فروشگاه،
آیا واقعا آلات موسیقی اعتماد مرا برای بردن سرمایه ام در یک بانک جلب میکند؟
در یک سازمان دولتی و یا نیمه دولتی که
بیشترین میزان مصرف کاغذ در بخش مالی اتفاق می افتد، آیا مدیران مالی مجموعه صرفا
به دلیل مصرف کاغذ کمتر و درختان بیشتر، بانکی را به بانک دیگر ترجیح می دهند؟
آیا واقعا سیستم خدمات آنلاین بانک ملت
که در نوع خود، یکی از بهترین و راحت ترین دسترسی ها را برای کاربران فراهم می
آورد، جای ایده پردازی و اطلاع رسانی بیشتر ندارد؟
آیا بانک گردشگری، در ذات برند خود حقیقتی متمایز تر و جذاب تر برای
اعلام عمومی پیدا نکرده است ؟
آیا اساسا این بانک ها تمام گفتنی
هایشان را در شیوه ی ارائه خدمات گفته اند و مخاطب با تمام سرویس هایشان آشنا است
که حالا وقت پرداختن به مسئولیت اجتماعیشان شده است و یا فقط ما باز سوار تب شده
ایم؟
آیا این حجم از بودجه برای خرید رسانه
فقط خرج اصرار ایده پرداز و طراح برای نمایش حدود خلاقیت و خاص بودن خودشان،
نشده است؟
بنظر میرسد بیش از هر عایدی برای
کارفرما بمنظور ایجاد آگاهی ، تصویر سازی و یا فروش بیشتر، این آگهی ها فرصتی است
برای طراح و ایده پرداز برای نمایش ایده های باحال و عجیب و غریب خودشان در سطح
شهر و ایجاد جایگاهی در بین سایر همکاران بعنوان تیمی خلاق و ساختار شکن!
آیا در سازمانهای سفارش دهنده ی برنامه
های تبلیغاتی، کسی از دوستان طراح و ایده پرداز و یا آژانس ها نمی پرسد که این ایده
های جذاب قرار است کدام مخاطب را به چه منظوری درگیر کند؟
آنا جلوه
عضو هیئت تحریریه دنیای تبلیغات