طرح ما، ایده پردازی امروز برای فردایی روشن

تماس با ما

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته» ثبت شده است

به یاد سهراب

بهارِ سهراب . . .

گفته بودی  " تا شقایق هست زندگی باید کرد"

شقایق ها کجایید، بهار آمد

و یک مهتابی گلهای شمعدانی و باغچه ای پراز

پروانه های فرصت فکر

فکر آن حوض قشنگ، فکر سبزه، فکر عیدی

در کوچه کودکی

اگر

دری باز مانده باشد

با دستان مهربان بهار

می توان بافت گیسوان پریشان زندگی را

این سبزی ناگزیر را

می توان به زندگی گریز زد.

در کوچه کودکی

اگر

دری باز مانده باشد

.

.

می خواستی

طرح دامن هستی را عوض کنی

و پیراهن لک دار فلک را بشکافی

تا ما

گلدوزی بهار را باور کنیم

و با این همه بی برگی

در حاشیه ارغوان و شقایق

بنشینیم و چای بنوشیم.  آه . . .

این همه مهربانی چگونه خاک می شود؟

گلهای زندگیتان همیشه بهاری باد

(محض یادگار نوشتم)

سوم فروردین نود و پنج

۱ نظر
طــرح مـا

طهورای عزیزم تولدت مبارک

با تمام مشغله و فشارکاری آخرسال باید این چند خط  را بنویسم تا فراموش نشود.

روز به یاد ماندنی تا آخر عمرم یعنی روز تولد پاره تنم ، نه ، تمام وجودم ، تولد دخترگلم که 7 ساله شده است.

در این 6 سال حضورش در کنارمان طعم زندگی مشترکمان  را بسیار شیرین تر کرده است.

به خاطر این نعمت گرانبها همیشه خدای مهربان را شاکرم و از خداوند می خواهم  بتوانم قدر این موهبت را بدانم.

 " دختر گلم ، فرشته آسمانی،  طهورای عزیزم تولدت مبارک "

خداوندا دراین شب مبارک چند آرزو هم دارم:

امیدوارم هیچ پدری ، هیچ مردی دستش جلوی نامرد دراز نشود.

امیدوارم هیچ پدری روز تولد فرزندش شرمنده نباشد.

 امیدوارم غم نان روز تولد فرزندان را ازیاد پدران نبرد.

امیدوارم . . .

سه شنبه شب 94/12/11

طــرح مـا

کلنجارهای بیخودی

صبح شده و من دیشب برای کلنجارهای بیخودی و کاهش درد ناشی از پرداخت پولی که برای دانلود یک مقاله‌ی اشتباه پرداخت کردم، بیش از ۱۰۰ صفحه مقاله را مرور کرده‌ام. لباسم را می‌پوشم و به محل کارم می‌روم و در راه حسرت می‌خورم:

اینکه کاش کسی ما را وادار می‌کرد به جای بحث‌های بیهوده‌ی «برابری و نابرابری زنان و مردان»، «انتخاب روز مناسب برای روز زن و مادر»، به جای بحث کردن‌های بیهوده روی فیس.بوک و شبکه‌های مجازی که ما می‌فهمیم و شما نمی فهمید، به جای خواندن کتاب‌های مزخرف کلاسیک در تایید اینکه زنان هرگز نمی توانند ماشین را به خوبی مردها پارک کنند و مردها هرگز نمی‌توانند جوراب خود را به سرعت زن‌ها پیدا کنند، کمی بیشتر در این حوزه مطالعه کنیم.

 کاش به ما در مورد روش صحیح تحلیل کردن و فکر کردن، چیزهای بیشتری آموخته بودند. و اینهمه کلنجارهای بیخودی نداشتیم.

 کاش به جای آن معدود ساعتهایی هم که در دوران کارشناسی ارشد سر کلاس رفتم، در کتابخانه‌ی دانشگاه، از مقاله‌های رایگان Elsevier استفاده می‌کردم. اگر چه از مقاله‌هایی که آن زمان فراوان و رایگان خواندم، چیزی در خاطرم نمانده است

طــرح مـا

روز ملی کیفیت

دیروز هجدم آبان به عنوان روز ملی کیفیت نامگذاری شده است.  به همین منظور مطلبی نوشتم ولی یک روز بعد . تا به کسی و چیزی بر نخورد.!!!

کیفیت زندگی

با نگاهی به اطراف خود متوجه می شویم که چقدر از کیفیت در همه چیز دوریم و فقط کیفیت را قاب کرده ایم و نمادی از افتخاراتمان شده است و بس.

واقعا ما زندگی می کنیم یا . . . . فقط زنده ایم که باشیم. برای زنده بودن به هر قیمتی چقدر دست و پا می زنیم. پس لذت زندگی در اوج انسانیت چه می شود.(در همان کتابها و متنهای ادبی ... بماند!) با یک نگاه دقیقتر به خود و اطرافیانمان متوجه می شویم چقدر کیفیت زندگی پایین آمده است. کیفیت زندگی کلان مسئله است و شامل تمامی مواردی که به انسان و جامعه آن مربوط می شود قابل تعمیم است. و این درد ناک و رقت انگیز است. مطلب زیر را بخوانید تا متوجه منظورم شوید.

. . . . . . . . . .

چند روز پیش در شبکه های اجتماعی تصویری دست به دست شد که درآن فردی از طریق ماتحت خود رنگ را روی بوم نقاشی می پاشید( اسپری می کرد) و به زعم خود اثر هنری خلق می کرد!!!!  (البته به اعتقاد من هنر، جایگاه بسیار والا ولی فراموش و خاموش در زندگیمان دارد و به خاطر اهمیت هنر و در دفاع از آن  این موضوع را مطرح کردم.)

آیا اینست عاقبت هنر و هنرمند که ماتحتش ابزار هنر باشد. افسوس و هزار افسوس که انسان به کجا می رود؟

ابتدا بفهمیم کیفیت یعنی چه ؟ چرا که تا درک درستی از مفهوم کیفیت نباشد نمی توانیم درست هم تصمیم گیری کنیم.

تعریف کیفیت :

کیفیت به معنای کار درست را بار اول صحیح انجام دادن و بارهای بعد بهتر از بار اول انجام دادن است.‌

تعریف فوق متضمن تصمیم‌گیری کیفی ‌است.‌ زیرا‌ بسیاری از‌کارها‌ هستند‌که ‌انجام می‌گیرند‌ ولی آن کارها‌ در‌ راستای ارزش ها  و‌ دستیابی به‌هدف یا‌ آرمان مشترک ترسیم شده، ‌نیست. بنابراین کیفیت به معنای دستیابی به ‌استانداردهای ‌از‌ پیش‌ تعیین ‌شده است.‌ با‌توجه به این تعریف ابتدا‌ استانداردهای ‌ارایه ‌خدمت مشخص شده و ‌سپس ‌فعالیت‌ها ‌در‌جهت دستیابی به این استانداردها ‌انجام می شود‌ و‌ استانداردها‌ را ‌برای داده‌ها (شامل ‌منابع و مواد اولیه، ،‌نیروی انسانی،‌ تجهیزات، ‌فضا،‌ پول و...)‌و‌ فرآیندها‌ در‌نظر‌ می گیرند.


حالِ ما کجاست و حالِ کیفیت کجا؟

آیا کیفش کوک است. کیفیت را می گویم.

لااقل هرچند وقت ، غبار از روی قاب خوش تراش و متن رنگ و رو رفته کیفیت برداریم. و جویای حال جناب کیفیت شویم.

۳ نظر
طــرح مـا

هوای حوصله ابریست


آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد

کاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد

تیر دیوانه شد و مرداد هم از شهر رفت

از غمت شهریور ِ بیچاره حلق آویز شد

مهر با بی مهری و نامهربانی میرسد

مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد

بی تو یک پاییز ابرم، نم نمِ باران کجاست؟

بی تو حتّی فکر باران هم خیال انگیز شد

کاش میشد رفت و گم شد در دل پاییز سرد

بوی باران را تنفّس کرد و عطر آمیز شد

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد

۲ نظر
طــرح مـا