صبح شده و من دیشب برای کلنجارهای بیخودی و کاهش درد ناشی از پرداخت پولی که برای دانلود یک مقالهی اشتباه پرداخت کردم، بیش از ۱۰۰ صفحه مقاله را مرور کردهام. لباسم را میپوشم و به محل کارم میروم و در راه حسرت میخورم:
اینکه کاش کسی ما را وادار میکرد به جای
بحثهای بیهودهی «برابری و نابرابری زنان و مردان»، «انتخاب روز مناسب برای روز زن
و مادر»، به جای بحث کردنهای بیهوده روی فیس.بوک و شبکههای مجازی که ما میفهمیم
و شما نمی فهمید، به جای خواندن کتابهای مزخرف کلاسیک در تایید اینکه زنان هرگز نمی
توانند ماشین را به خوبی مردها پارک کنند و مردها هرگز نمیتوانند جوراب خود را به
سرعت زنها پیدا کنند، کمی بیشتر در این حوزه مطالعه کنیم.
کاش به ما در مورد روش صحیح تحلیل کردن
و فکر کردن، چیزهای بیشتری آموخته بودند. و اینهمه کلنجارهای بیخودی نداشتیم.
کاش به جای آن معدود ساعتهایی هم که در
دوران کارشناسی ارشد سر کلاس رفتم، در کتابخانهی دانشگاه، از مقالههای رایگان Elsevier استفاده میکردم. اگر چه از مقالههایی
که آن زمان فراوان و رایگان خواندم، چیزی در خاطرم نمانده است…
اقدام
انسانی ایرانیان در یاری اقشار بی بضاعت در قالب طرح دیوار مهربانی، این بار
مورد توجه مردم چین قرار گرفت و آنان با تاثیر پذیری از کشورمان دست به اقدامی مشابه
زده اند.(نیاز نداری بذار! نداری بردار!)
اندکی پس از ایران، در چند شهر چین از
جمله استان خه نان (واقع در شرق چین) و شهرهایی از جمله جن جو نیز در اقدامی مشابه
دیوارهایی با عناوینی چون دیوار مهربانی یا دیوار نوع دوستی ایجاد شد که کارکردی مشابه
دیوارهای مهربانی ایرانیان دارد.
بر این اساس در برخی از شهرهای استان جه
جیانگ چین نیز ایجاد دیوار مهربانی (نیاز نداری بذار! نداری بردار!) و استقبال مردمی از آن گزارش شده است.
در این راستا، آمده است که ایده ایجاد
این دیوار که غیر از اهدای پوشاک گرم، گرمای محبت را به نیازمندان تقدیم می کند، اقدامی
زیبا بود که از ایران به چین انتقال یافت.
در روزهای گذشته رسانهها و خبرگزاریهای
مختلف جهان درباره گسترش دیوار مهربانی و کمپینی به نام پایان کارتن خوابی در ایران
و بازتاب آن در فضای مجازی و تاثیرات آن در زمستان سرد ایران مطالبی منتشر کردند.
در دیوار مهربانی (نیاز نداری بذار! نداری بردار!) که در حال گسترش است،
مردم میتوانند لباسهایی را که نیاز ندارند با دیگران به اشتراک بگذارند.
پیام
این دیوار ساده است: اگر نداری بردار و اگر نیاز نداری بذار. این شعاری است که روی
چند رخت آویز و قلاب وصل شده روی دیوار نوشته شده است.
جالب این که هیچ کجا از طراح اصلی این ایده سخنی به میان
نمی آید.
کمپین
دیوار مهربانی بر اساس ایده بسیار جالب حکیم ارد بزرگ شکل گرفت. حکیم ارد بزرگ در سال
1390 در اینباره گفته بودند : (دیوار های سرزمینم ایران، باید رنگ مهر و مهربانی بر
خود بگیرند. ایرانیان همواره در جهان پرچمدار مهر و مهربانی بوده اند... آنهایی که
مهر ورزیده اند، جاودانه شده اند... و چه زیباست فصل رویش مهر و دوستی... دیوارهای
ایران شهرمان را با مهر پرشکوفه کنیم و آنچه داریم را بر آن بیاویزیم و به هم ببخشیم
... این گام کوچک امروز ما ، یادگاری باشکوه خواهد بود برای فرزندانمان و دودمانهای
پسین، از مردم مهرورز زمانه ما ... همدیگر را عاشقانه دوست بداریم که سفر زندگی کوتاه
است ... حکیم ارد بزرگ) چهار سال از ارایه این ایده ارزنده گذشت تا در پاییز و زمستان
1394 افکار عمومی کشورمان نسبت به آن واکنش مثبت نشان دادند و جهانیان را با ایجاد
دیوارهای مهربانی آنهم بشکلی گسترده شگفت زده نمودند.ایده دیوار مهربانی حکیم ارد بزرگ هر چند خیلی دیر در سطح جامعه بدرستی
مطرح شد اما خوشبختانه رفته رفته در همه جای ایران در حال شکل گیری و رشد است .
حال
عمومی این حکیم بزرگوار متاسفانه مساعد نمی باشد. بهانه ای باشد تا برای ایشان
دعا کنیم و بهبودی و سلامت این سرمایه و افتخار فرهنگ ایران زمین را از خداوند متعال
درخواست نماییم.
آدمی
تنھا زمانی دربند رویدادھای روزمره نخواھد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنھا در حال پرواز باشد . "حکیم ارد
بزرگ" ...
خوشا به حال کسی که بادبادک کودکی همیشه و تا آخر عمر بالای سرش باشد.
به راستی تا به حال چقدر به بغض در گلو مانده کودکان جنگ فکر کرده ایم حتی یک لحظه تصور هراس کودکان بی پناه سوری و یمنی و یا عراقی .. اصلا فرقی نمی کند کجای دنیا باشند . مهم اینست که کودک هستند و از دوران کودکی باید بزرگ زندگی کنند.
یک لحظه فرزندان خود را به جای این کودکان معصوم بگذاریم وحشت همه وجودمان را می گیرد و نفس در سینه هایمان حبس می شود. این کودکان و پدران و مادران مظلومشان گرفتار جلادان زمان و تروریستهای جانی داعش هستند و دنیا فقط نظاره گر این فجایع .
تاریخ همواره نشانی از ظالم و مظلوم دارد. . . تاریخ دوره ما را چگونه خواهد نگاشت.
مسابقه آوازخوانی کودکان عرب این بار با صدای دختری سوری آغاز شد که برای صلح سرزمینش آواز میخواند. «غنا بوحمدان» اهل سوریه با پیام امید و صلح به این مسابقه آمد و اجرای بسیار زیبا و متاثر کنندهای از آهنگ «کودکیمان را به ما بازگردانید» از «رمی بندالی» را به نمایش گذاشت. آهنگ «کودکیامان را به ما بازگردانید» هنگام جنگ داخلی لبنان بین سالهای ۱۹۷۵تا ۱۹۹۰اجرا شد. جنگی که بیش از ۱۲۰هزار قربانی و کشته به جای گذاشت.
این برنامه در بیش از ۲۷کشور جهان پخش میشود و شبکههای مختلفی تحت تاثیر آواز و پیام غنا قرار گرفتهاند.
متن ترانه را در ادامه میخوانید. به امید صلح و آرامش در سرتاسر جهان: